۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۰, سه‌شنبه

بازنگری اعتقاداتی

امروز دو تغیر عمده در اعتقاداتم اتفاق افتاد

اینکه دیگه به نظرم زندگی عادلانه نیست ، ممکنه تلاش کنی وقت خارج کنی اما به هدفت نرسی
البته این به معنی نشستن و اه کشیدن نیست بلکه یعنی سرخورده و درمانده نباید شد
 گاهی هدف دوره
 گاهی زمان مناسب نیست و البته گاهی اصلآ عادلانه نیست بازی
 اما همیشه باید توجیه و برداشت قوی کننده کرد
گاهی میبینی کسی شکوفه ای عزیزی رو از دست داده  یا اقتصادی یا شکسته عشقی و.... شده  که هیچ دلیلی برا ان پیدا نمیشه کرد
و معمولا این جور موقع ها  کسانی که معتقدان خدا مهربونه و عادل این رو در تضاد باهاش میبینن و دین و خدا رو کنار میزارند
اگر بپزیری زندگی عادلانه نیست پس به خدا ربطش نمیدی
و البته اگر تلاشی به ثمر ننشست به معنی این نیست همه انها به ثمر مینشینند
 تلاش کنی گارانتی نیست بهش برسی اما اگه تلاش نکنی حتمن نمیرسی
با تلاش بیشتر میشه این احتمال رو زیاد کرد واگر  این اعتقاد و احتمال رو زیاد کنی و باور کنی که میتونی خواهی توانست
 در حالی که ناامیدی تورا باز خواهد داشت

موضوع دوم
اینکه مردم بشدت احساساتی هستن
حتی  تصمیمهای منطقی رو احساسی میگیرن
برای اینکه کسی رو مجاب  کنید به جای اینکه دلیل  مخالفی آنها رو بپرسید سعی بر گسترش و باز کردن زیباییها و جلوههای دلیل  خودتان کنید
اگر دلیل آنها بدانید بهتر عمل میکنید اما اگر دلیل آنها رو  مورد  تمرکز آنها قرار دهید دیگر صدای شما را نخواهند شنید


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

آزادانه بگو از گفتارم اگر دانستی چه گفته شد